مدیریت پیمان

مدیریت پیمان (Management Contracting (MC یا پیمان مدیریت روشی است که در آن کارفرما،یک شرکت یا یک شخص را برای مدیریت اجرای پروژه تعیین می کند. بنابراین تعیین روش های اجرای پروژه و تعیین نمودار سازمانی و به کار گیری نیروها بر عهده پیمانکار است.

مدیریت پیمان در پروژه‌های ساختمانی یکی از مهمترین عوامل موفقیت پروژه است. این فرآیند شامل مراحلی مانند برنامه‌ریزی، اجرا، کنترل و پایان‌دهی پیمان می‌شود. در ادامه به توضیح هریک از این مراحل پرداخته می‌شود:

  1. برنامه‌ریزی پیمان: در این مرحله باید اهداف و الزامات پروژه را تعیین کرد و نحوه پیشروی کار را مشخص کرد. برنامه ریزی پیمان شامل مواردی از قبیل تشریح شرایط پیمان، نحوه محاسبه هزینه‌ها، شناسایی و انتخاب پیمانکار، تعیین زمانبندی پیمان و تعیین نحوه پرداخت هزینه‌هاست.
  2. اجرای پیمان: در این مرحله پیمانکار با توجه به شرایط و توافقات پیمان، کار را انجام می‌دهد و باید نظارت دقیق بر اجرای پروژه داشته باشید.
  3. کنترل پیمان: در این مرحله باید عملکرد پیمانکار را مورد ارزیابی قرار داد و در صورت نیاز به اصلاح شرایط پیمان اقدام کرد.
  4. پایان‌دهی پیمان: در این مرحله پروژه به پایان می‌رسد و پیمان نیز باید به صورت قانونی پایان یابد. در این مرحله ممکن است مسائلی مانند تعیین تکمیل پروژه، تحویل آن، مراحل پایانی پرداخت و تعیین تضمینات پس از تحویل مورد بررسی قرار گیرند.

همچنین باید به این نکته توجه داشت که مدیریت پیمان به مدیریت اطمینان (QA) و مدیریت کیفیت (QC) نیز نیاز دارد. QC مسئولیت بررسی و تضمین کیفیت نیز نیاز دارد.

مهمترین مزایای مدیریت پیمان


  • با توجه به اینکه نظارت بر عملیات اجرایی پیمانکاران ساخت بر عهده MC می باشد بنابراین نیازی به خدمات نظارتی مهندسین مشاور نیست.
  • در این روش رقابت شدیدی بین پیمانکاران ساخت ایجاد می گردد، زیرا کار به بسته های کوچکتری تقسیم شده است و پیمانکاران با انجام صحیح و به موقع آن، علاقه به بسته های کاری بیشتری دارند.
  • حضور MC منجر به ایجاد هماهنگی مابین پیمانکاران ساخت و رفع مشکلات آنان به لحاظ عدم تداخل کاری می گردد.
  • MC  همچون عضوی از تیم کارفرما، تمایلات سودجویانه پیمانکاری ندارد و تنها هدفش جلب رضایت و حفظ منافع کارفرما است.
  • ارائه خدمات پشتیبانی به پیمانکاران ساخت منجر به تسریع عملیات اجرایی و همچنین پوشش دادن نقاط ضعف آنان می گردد.
  • چون MC مستقیماً در طراحی و اجرا شرکت نمی کند، می تواند فارغ از مسایل اجرایی منحصراً به مدیریت، برنامه ریزی و کنترل هزینه بپردازد.

وظایف کلی کارفرما، پیمانکار و مشاور:
وظایف کارفرما:

  1. تامین کننده هزینه‌های پروژه
  2. انتخاب کننده مشاور و مدیر پیمان
  3. تایید کننده تمامی متمم‌های قرارداد
  4. گرفتن استعلامات لازم قبل از شروع کار
  5. اخذ تمامی مجوزهای لازم جهت انجام پروژه
  6. گیرنده تصمیمات و دستورات اساسی در قرارداد
  7. در نظر گرفتن سود و صلاح پروژه در قراردادهای عمومی
  8. داشتن توانایی لازم برای مدیریت پروژه در قراردادهای تک عاملی و دوعاملی

وظایف مشاور:

  1. تهیه نقشه‌ها و اخذ جواز ساخت
  2. امکان‌سنجی و تهیه طرح توجیهی پروژه
  3. تشخیص صلاحیت و انتخاب مدیر پیمان
  4. بررسی انطباق نقشه‌ها با اجرا
  5. هماهنگی ما بین کارفرما و مدیر پیمان
  6. نظارت دقیق و نزدیک بر نحوه اجرای پروژه
  7. کنترل تعهدات مدیر پیمان در حین اجرای پروژه
  8. بررسی و کنترل قرارداد مابین کارفرما و مدیر پیمان
  9. نظارت و پرداخت هزینه‌ها و کنترل خرید مصالح
  10. در نظر گرفتن نظارت و خواسته‌های کارفرما در نقشه‌ها و مباحث اجرایی

وظایف پیمانکار:

  1. داشتن تجربه و مهارت کافی
  2. داشتن پروانه اشتغال اجرا از نظام مهندسی
  3. تعیین روش‌های اجرایی
  4. مشخص کردن اکیپ اجرایی
  5. بیمه کردن پروژه و عوامل اجرایی
  6. ایجاد هماهنگی ما بین پیمانکاران جزء
  7. نظارت بر اجرای پیمانکاران جز
  8. ایفای تعهدات در قرارداد
  9. کنترل بر تمامی عوامل و مراحل اجرایی
  10. اجرای پروژه بر اساس مقررات ملی ساختمان
  11. تحویل پروژه در مدت زمان قرارداد
  12. نصب و راه اندازی و تحویل پروژه